شرق: «زمانی که انقلاب صنعتی در اروپا رخ داد، کشور ما درگیر انتقال قدرت از حکومت زندیه به قاجار بود و اصلا متوجه نشدیم که چه اتفاقی در دنیا رخ داده است و نتیجه آن، از دست دادن بخشهایی از سرزمینهایمان در جنگ با روسها شد. بار دیگر این اشتباه تکرار شد و در دوره انتقال از قرن نوزدهم به قرن بیستم، جایگاه قدرتهای بینالمللی در دنیا در حال تغییر بود که ما به اشتباه یارگیری کردیم و عقب افتادیم». این جملاتی است که محمد قاسمی، عضو هیئتعلمی دانشگاه علامه طباطبایی و رئیس مرکز پژوهشهای اتاق بازرگانی در دفتر مرکزی مجمع کارآفرینان ایران به زبان میآورد و توضیح میدهد که هماکنون جهان در آستانه تغییرات موازنه قدرت و انقلاب صنعتی چهارم و پنجم است و اگر کشور نتواند از این فرصت بهدرستی استفاده کند، عقبماندگی تاریخی دیگری تجربه خواهیم کرد.
با توجه به شرایط موجود، دولت چهاردهم باید با چه تفکری به سیاستگذاری بپردازد؟
از نظر بنده متوسط عمر کابینهها در ایران بیشتر از شش ماه نیست. در واقع به دلیل اینکه نظام فکری دولتهایی که قدرت قوه مجریه را در اختیار میگیرند دارای نظریههای اقتصادی روشن برای اداره کشور نیست، وزرا از همان ابتدا در مییابند که مفهوم مسئولیت جمعی در کابینه وجود ندارد، ازاینرو کابینه مفهوم مسئولیت جمعی را از دست میدهد و متفرق میشود و در آن شرایط وزرا صرفا وزیر وزارتخانه خود میشوند.
دولت چهاردهم باید چه مدلی از تعامل را با بخش خصوصی داشته باشد؟
دولت سیزدهم تلاش خود را کرد تا زمینههای مشارکت بخش خصوصی را از طریق تصویب آییننامه ماده22 و آیین ماده 30 قانون بهبود مستمر محیط کسبوکار فراهم کند. اتفاقی که در نتیجه سبب شد دولت و معاونت حقوقی وقت، جلوی بخشنامههای ممنوعیت صادرات و برخی مداخلات در بازار را بگیرد.
بنابراین دولت چهاردهم هم باید دو آییننامه ماده 22 و آییننامه ماده 30 قانون بهبود مستمر محیط کسبوکار را به طور جدی پیگیری کند تا بتواند زمینه حضور، نقشآفرینی و اخذ نظرات بخش خصوصی در فرایند تصمیمگیریهای دولت را فراهم کند. حقیقتا یکی از مسائلی که از پایشهای سهماهه محیط کسبوکار استخراج شده و یکی از پنج عاملی است که به عنوان مانع اصلی در بهبود محیط کسبوکار شناخته میشود تغییر مکرر قوانین و بیثباتی سیاستهاست. اگر دولت منتخب بخواهد گامی برای رفع مشکلات موجود در محیط کسبوکار بردارد، در وهله نخست باید بدنه کارشناسی خود را تقویت کند تا بتواند تصمیم صحیحی اتخاذ کرده و آن را عملیاتی کند. نکته دوم که مشترکا میان دولت و مجلس است، لزوم اخذ مشورت از بخشهای خصوصی برای اتخاذ تصمیمات است.
دولت چهاردهم ورای مسئله برجام، برای آنکه بتواند توافقی با جهان داشته باشد، چه کاری باید انجام دهد که ایران بتواند در زمینه صنعت در دنیا نقشآفرینی داشته باشد؟
بنابراین اگر بخواهیم هماهنگی بین تیم اقتصادی و سیاسی خارجی ایجاد شود، تیم اقتصادی باید بتواند یک ارزیابی درست از نقاطی که موجب ضعف زنجیرههای ارزش رقابتپذیر شده است را به سرعت شناسایی کند و در ادامه برای تکمیل آن میتواند از ابزار دیپلماسی خارجی استفاده کند. بعد دوم دیپلماسی اقتصادی این است که چگونه میتوانیم از قدرتمان برای تسخیر بازارها استفاده کنیم. ما فرصت زیادی برای جایابی مناسب اقتصاد ایران در اقتصاد منطقه و جهان نداریم. زمانی که انقلاب صنعتی در اروپا رخ داد کشور ما درگیر انتقال قدرت از حکومت زندیه به قاجار بود و اصلا متوجه نشدیم که چه اتفاقی در دنیا رخ داده است و بعدها نتیجهاش از دست دادن بخشهایی از سرزمینهایمان در جنگ با روسها شد. یک بار هم در دوره انتقال از قرن نوزدهم به قرن بیستم، جایگاه قدرتهای بینالمللی در دنیا در حال تغییر بود که ما به اشتباه یارگیری کردیم و عقب افتادیم. اگر اکنون درست جاگیری صورت نگیرد این بار هزینه بسیار سنگینی متحمل خواهیم شد، چراکه این بار با انقلاب صنعتی نسل چهارم و پنجم و با پیشرفت هوش مصنوعی و تحولاتی که در حال رخدادن است، اگر نتوانیم درست جایابی کنیم، واقعا برای دههها عقب خواهیم افتاد. این مأموریت و مسئولیت بزرگ بر عهده کسانی است که قرار است وزرا را انتخاب کنند. آنها باید حواسشان باشد که دیگر نمیتوان با ساختار قدیمی و آدمهایی با فکر قدیمی کشور را به جایگاه مناسب و شایسته رساند.
ایران به عنوان یک کشور مهم، سه دارایی مهم نظامی، اقتصادی و هویتی – معنوی که قدرت اثرگذاری در یک منطقه را داراست، در اختیار دارد. این دولت باید بتواند با این موارد رفاه را برای مردم فراهم کند. این مأموریت بزرگی است که تیمهای جدیدی میخواهد. مشورت با افراد بزرگ در داخل و خارج از کشور را میخواهد که بتواند عملکرد خوبی به جا بگذارد.
منبع: شرق