.
درحالي كه كمتر از يك هفته به زمان انتخابات رييس اتاق بازرگاني باقي مانده تقريبا نتيجه تا حد زيادي روشن است. با وجود آنكه حسين پيرموذن اعلام كرده است براي حفظ انسجام شوراي روسا كانديدا نخواهد شد تا رايگيري بين وي و شافعي صورت نپذيرد اما اختلاف در شهرستانها بسيار زياد است. از يك سو بعضي از چهرههاي مطرح شهرستانها با تهران درحال مذاكره هستند و از سوي ديگر برخي براي نايبرييسي معامله كردهاند. با اين حساب اگر اتفاق عجيبي رخ ندهد، مسعود خوانساري پنجمين رييس اتاق بازرگاني خواهد شد. در هفتههاي اخير انتقادات بيشماري به سابقه دولتي خوانساري صورت گرفت اما شايد هيچكس مثل خوانساري به رييس پرافتخار اتاق ايران يعني محمد نهاونديان شباهت ندارد. نگاهي به سابقه اين دو از مسير كاملا يكسان ميان خوانساري و نهاونديان خبر ميدهد.
دو رييس از اتاق تهران
هر چند در دوران خاموشي، نهاونديان يك دوره در هيات رييسه اتاق بازرگاني ايران حضور داشت اما حضور پررنگ نهاونديان در اتاق بازرگاني از ميانه دوره پنجم و رياست وي بر اتاق تهران آغاز شد. جدالهاي تمام نشدني ميان خاموشي و بهزاديان منجر به كنار گذاشتن هيات رييسه اتاق تهران شد اما خاموشي نيز مجددا به رياست اتاق تهران بازنگشت تا گزينه محمد نهاونديان به عنوان محتملترين گزينه در اتاق بازرگاني تهران بر كرسي رياست بنشيند. هر چند كه اين رياست نصف دوره بيشتر نبود اما رياست اتاق تهران به سكوي پرش نهاونديان بدل شد.
مسعود خوانساري نيز هر چند در اتاق بازرگاني تهران و ايران حضور داشت اما با رياست اتاق تهران بود كه رنگ و بوي جديتري به خود گرفت. وي در زمان انتخابات رياست اتاق بازرگاني در دوره هفتم رقيب غلامحسين شافعي بود ولي با وجود داشتن حمايت گروههاي مختلف و منتقد اتاق چندان در ميان بدنه اتاق بازرگاني شناخته شده نبود اما امروز تقريبا همه اتاقيها وي را به عنوان رييس اتاق تهران ميشناسند. وي در دوره قبل رييس كميسيون حمل و نقل بود و نهاونديان نيز پيش از رياست بر اتاق تهران بر كرسي رياست كميسيون تجارت جهاني و WTO تكيه زده بود و هر دو اين افراد سوابقي كميسيوني داشتند. هر چند كه اين تنها وجه شباهت در سابقه قبل از رياست اتاق تهران آنها نيست.
دو مدير دولتي سابق
سوابق دولتي نهاونديان و خوانساري هر دو به بعد از انقلاب اسلامي بازميگردد. با در نظر نگرفتن سابقه نهاونديان در صدا و سيما، سابقه كار اصلي وي از روابط عمومي وزارت بازرگاني در دولت موقت آغاز شد سپس به سمتهايي همچون معاونت هماهنگي و بعد از آن معاونت طرح و برنامه همان وزارتخانه شد. پس از آن نهاونديان به امريكا رفت و در دانشگاه جورج واشنگتن به تحصيل پرداخت. سمت بعدي وي در سال 72 و معاونت وزارت بازرگاني در زمان وزارت آلاسحاق بود.
وي در دوران شريعتمداري هم در اين وزارتخانه و در مركز پژوهشهاي بازرگاني باقي ماند اما از سال ۸۰ تا ۸۴ مشاور اقتصادي سيدمحمد خاتمي، رييس مركز ملي جهاني شدن و رييس شوراي اقتصادي سازمان صدا و سيما شد. در سال 84 جزو ستاد علي لاريجاني بود و برنامههاي اقتصادي وي را تنظيم كرد. رابطه اين دو ادامه پيدا كرد به طوري كه زماني كه لاريجاني به سمت دبير شوراي عالي امنيت ملي انتخاب شده بود و نهاونديان معاونت اقتصادي او را برعهده گرفت. در نهايت در سال 86 در انتخاباتي تاريخي نهاونديان موفق به شكست علينقي خاموشي با راي اندكي شد تا شاهد آغاز رياست وي بر اتاق بازرگاني ايران باشيم.
اما سوابق مسعود خوانساري هم بيشتر به معاونت وزرا مربوط است. مسعود خوانساري پس از انقلاب معاون وزارت كشاورزي از سال ۱۳۵۹ تا پايان جنگ بود. با روي كار آمدن دولت سازندگي اما خوانساري ترجيح داد از وزارت جهاد برود و در اين دولت مشاور رياست سازمان تامين اجتماعي شد. اما نام خوانساري بيشتر در دولت اصلاحات شنيده شد، زماني كه در دولت سيدمحمد خاتمي، معاون وزارت راه و رييس سازمان حملونقل و راهداري بود. در همان زمان دوست قديمي و ديرين وي محمدرضا بهزاديان در اتاق تهران و ايران گرد و خاك زيادي به پا كرده بود و خوانساري تلاش داشت از وي حمايت كند. در نهايت، بهزاديان جمعي از دوستان قديمي خود را به اتاق بازرگاني آورد كه خوانساري يكي از آنها بود. چهرههايي همچون محسن مهرعليزاده يا محسن صفاييفراهاني از ديگر افرادي بودند كه در اين دوره به اتاق آمدند.
پيروزي بدون داشتن راي اكثريت
الگوي رياست خوانساري و نهاونديان نيز به شدت به يكديگر شبيه است. هر دو زماني به كرسي رياست اتاق بازرگاني تهران رسيدند كه رقيبي وجود نداشت و با حداكثر آرا به اين سمت دست يافتند. اما نكته جالب ميزان آراي آنها در اتاق بازرگاني ايران است. نهاونديان در شرايط صلح و اجماع به هيچ وجه شانسي براي رياست نداشت. در آن زمان با كنار گذاشتن بهزاديان رقابت ميان محسن مهرعليزاده، معاون سابق رييسجمهور و علينقي خاموشي، رييس قبلي اتاق بازرگاني ايران بود. تا چند روز آخر با وجود تمام شايعات نهاونديان به كانديدا بودن وي اعتراف نميكرد.
مهرعليزاده ميگويد كه 48ساعت قبل از انتخابات نهاونديان به وي خبر كانديدا بودن خودش را داد. راي وي به هيچ وجه با راي منسجم طيف سنتي اتاق قابل رقابت نبود. در عين حال اپوزيسيون اتاق يعني گروه تحول نيز به اندازه كافي براي شكست خاموشي راي نداشتند. در روز انتخابات اما به واسطه شجاعالدين بازرگاني شرايط تغيير كرد. بازرگاني از طرف نهاونديان به تحوليها پيشنهاد كنار كشيدن به نفع نهاونديان را داد. آنها نيز با علم بر اينكه در اين انتخابات شكست خواهند خورد تنها براي رييس نشدن مجدد خاموشي از نهاونديان حمايت كردند و در جلسهيي كه هيچگاه جزييات آن اجازه انتشار نيافت، خاموشي در مقابل نهاونديان شكست خورد.
روند انتخابات پيش رو هم تا حد زيادي شبيه به همين موضوع است. تعداد آراي مسعود خوانساري كمتر از گزينههاي ديگر به ويژه گزينه شهرستانها بود اما ايجاد چند دستگي در ميان شهرستانها و معاملات پشت پرده ورق را به نفع آراي اقليتي خوانساري چرخاند.
شايد هيچكس انتظار نداشت كه در شوراي روسا تا اين حد اختلاف نظر رخ دهد. با وجود آنكه حسين پيرموذن براي جلوگيري از اختلاف از كانديدا شدن انصراف داد و حتي در هفته پيش از انتخابات براي استراحت به خارج از كشور سفر كرده اما تعداد زيادي از شهرستانها حاضر به معامله بر سر كرسي نايبرييسي شدهاند. از طرف ديگر غلامحسين شافعي نيز چندان در يارگيري از ميان شهرستانها و تشكلها موفق عمل نكرده است تا شرايط به گونهيي پيش رود كه اگر اتفاق خاصي نيفتد، انتخاب خوانساري قطعي به نظر آيد. به نظر ميرسد در انتخابات پيش رو باز هم يك رييس سابق به يك نايبرييس مغلوب خواهد شد و الگويي دقيقا مانند الگوي نهاونديان تكرار ميشود.
آيا تهران به حامي رييس ميرسد؟
در دوره نهاونديان كسي كه بيش از همه به وي براي رياست اتاق ايران كمك كرد يحيي آلاسحاق بود. آلاسحاق از دوران وزارت با معاون خود يعني نهاونديان رابطه گرمي داشت و حتي در روز انتخابات رياست نهاونديان بر اتاق ايران وي برگههاي تبليغاتي نهاونديان را به اتاق آورد.
بعد از انتخاب نهاونديان وي كرسي رياست را به آلاسحاق داد تا براي 6 سال نهاونديان اتاق ايران و آلاسحاق اتاق تهران را رياست كنند. از هماكنون نيز شايعه رياست حامي اصلي مسعود خوانساري يعني پدرام سلطاني بر اتاق تهران بر سر زبانها افتاده است. سلطاني بيش از هر كس در موفقيت خوانساري در انتخابات 18 اسفند 93 رياست اتاق تهران همچنين نايبرييسي وي بر اتاق ايران نقش داشت.
هر چند كه خوانساري ليدر جريان ائتلاف براي فردا محسوب ميشود اما بسياري سلطاني را رييس در سايه ميدانند. رابطه اين دو از زمان برنامهريزي براي رقابت ميان خسروتاج، خوانساري و شافعي بسيار صميمي شد. حال گفته ميشود كه در صورت پيروزي خوانساري وي از سمت رياست اتاق تهران استعفا ميدهد و سلطاني جاي وي در اين اتاق را خواهد گرفت تا مدل رياست نهاونديان مبني بر همكاري كامل تهران و ايران كامل شود.
خاستگاه نهاونديان و خوانساري را بايد كاملا يكي دانست. هر چند بعضي از سوابق آنها متفاوت است اما شباهتهاي ميان اين دو بسيار بيش از تفاوتهاي آنهاست. هنوز بسياري معتقد هستند كه نهاونديان پرنفوذترين شخص در اتاق بازرگاني ايران است و اين بار نيز گروهي كه بيشترين شانس را براي پيروزي در انتخابات دارند دقيقا به سبك الگوي نهاونديان بازي ميكنند.
نهاونديان جايگزين يك رييس از بخش خصوصي شد و به نظر ميرسد خوانساري نيز همين كار را خواهد كرد. در حقيقت بعد از 3سال مجددا شاهد بازگشت چهرهيي شبيه به نهاونديان به اتاق ايران هستيم.